دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: معيار انتخاب در جريان اصولگرايي از حالت پدرانه و متولي‌گرايانه‌اي كه در يك جمعي وجود دارد و از بيرون گود براي همه تعيين تكليف مي‌كند، بايستي تبديل به يك رفتار برادرانه شود و همه خودشان را برادر بدانند.

به گزارش فارس: محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام و از چهره‌هاي سرشناس اصولگرايان با توجه به گرم شدن مباحث مربوط به انتخابات رياست جمهوري، در مصاحبه‌اي مشروح با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، با آسيب شناسي روند اجماع در جريان اصولگرايي، نظرات خود را براي پررنگ شدن مسير وحدت اين جريان و رسيدن به يك تصميم صحيح تشريح كرد.

* فارس: به نظر شما جريان اصولگرايي در انتخابات رياست جمهوري دهم چه راهبرد و استراتژي را دنبال كند تا در نهايت منجر به وحدت جريان اصولگرا شود؟

- به نظر بنده بهترين راهبرد براي جريان اصولگرا حركت جمعي است، حركت فردي در انتخابات حتي اگر موفق هم شود به خود محوري و تك روي بعد از انتخابات كشيده خواهد شد و جامعه از حضور جريان اصولگرايي حداقل نفع را خواهد برد. بنابراين بايد راهبرد جريان اصولگرايي به سمت حركت جمعي باشد.
مدل اصولگرايان در گذشته پيشبرد حركت جمعي بود ولي نارسائي‌هاي زيادي داشته است.
شوراي هماهنگي در انتخابات مجلس هفتم موفق بود وليكن در انتخابات رياست جمهوري نهم از هم پاشيد؛ گروه 6+5 يا جبهه متحد اصولگرايان كه به جاي آن سبز شد خطوط قرمز را به داخل جبهه اصولگرايان كشاند و در انتخابات مجلس هشتم با وجود اينكه توانست به موفقيت‌هايي دست يابد ولي در عين حال نواقص زيادي در رساندن اصولگرايان به وحدت فراگير داشت، جريان اصولگرايي در نهايت بايد به مدلي جمعي برسد كه هم منطق و شيوه قابل قبولي براي همه طيف‌هاي جريان اصولگرايي درآن وجود داشته باشد و هم جنبه‌هاي دمكراتيك براي انتخابات در اين مدل وجود داشته باشد.

*فارس: با توجه به تجربه موفقي كه گروه 6+5 در مقطع انتخابات مجلس هشتم داشت و اينكه انتخابات رياست جمهوري با انتخابات مجلس متفاوت است به نظر شما جريان اصولگرا چگونه سازوكاري را تدوين ‌كند كه به موفقيتش در انتخابات رياست جمهوري دهم منجر شود؟

- معيار انتخاب شوراي تصميم‌گيري اصولگرايان بايد مورد قبول همه اصولگرايان باشد يعني در حقيقت آن حالت پدرانه و متولي‌گرايانه‌اي كه در يك جمعي وجود دارد و از بيرون گود براي همه تعيين تكليف مي‌كند اول بايستي تبديل به يك رفتار برادرانه شود و همه خودشان را برادر بدانند در غير اين صورت ما شاهد يك وحدت فراگير در جمع اصولگرايان نخواهيم بود و پيشنهاد اين است كه بايد از همه كساني كه خودشان را اصولگرا مي‌دانند دعوت شود تا در اين تصميم‌سازي شركت كنند، يعني يك عده ننشينند يك عده از اصولگرايان را كنار بگذارند اين حركت را حالت پدرانه و متولي‌گرايانه مي‌دانم كه از سوي يك جمع خاصي براي كل جريان اصولگرايي اتخاذ مي‌شود و بايد روحيه برادري و منطق بر مركزيت تصميم سازي حاكم ‌شود.

*فارس: با توجه به اينكه شما بر لزوم ايجاد ساز و كار جديد براي وحدت اصولگرايان به عنوان ضرورت تاكيد داريد، به نظر شما جريان اصولگرايي با استفاده از تجربيات قبلي چه مدلي را در اين راستا دنبال كند؟

- انتخابات فرصت خوبي براي رشد و بالندگي سياسي احزاب و گروه‌ها است كه بايد از اين فرصت در راستاي اهداف خود استفاده كرد، لذا انتخابات در ايران اهداف زيادي را در بر دارد كه يك هدف آن اين است كه دولتمردان را مردم از طريق انتخابات تعيين مي‌كنند، يكي ديگر از كاركردهاي انتخابات فرصتي براي سازندگي كادرهاي آينده سياسي كشور و تقويت احزاب در ايران است و ديگر آنكه انتخابات قدرتنمايي از حضور گسترده مردم در تعيين سرنوشت سياسي خودشان است كه پيامدهاي خارجي زيادي را در بر خواهد داشت و باعث تثبيت نظام و ثبات سياسي كشور مي‌شود و بعضي از توطئه‌ها را خنثي مي‌كند بايد اجازه داد انتخابات همه كاركرد خودش را داشته باشد و مردم حضور گسترده در انتخابات پيدا كنند.
حفظ نظام يكي از مهمترين اصول اصولگرايان است حتي بعضي وقت‌ها اگر جريان اصولگرايي احساس كند با ايثارگري پايه‌هاي نظام بيشتر تقويت مي‌شود اينجا نبايد جنبه جناحي و جناحي بودن را بر حفظ نظام ترجيح دهند، بعضي وقت‌ها يك شرايطي پيش مي‌آيد كه جريان اصولگرايي لازم است از منافع جناحي خودش براي حفظ نظام و تثبيت نظام بگذرد و اين كاملاً مطابق با منطق اصولگرايي است،‌ يكي از اصول اصولگرايان حفظ نظام و اعتقاد به نظام است و لازم است گاهي دست به ايثارگري‌هايي بزنيم و از منافع شخصي‌مان بگذريم مثلاً شركت گسترده مردم و حضور جدي در صحنه براي حفظ نظام مهم است و نبايد كاري كرد كه آن كم رنگ شود. به نظر من يك مدل جديدي پس از 30 سال بايد در انتخابات پيدا شود، از منشور وحدت گرفته تا نحوه انتخابات نامزدهاي انتخابات و تا حضور نامزدها در صحنه انتخابات.

*فارس: يعني شما گذشتن از منافع جناحي و ايثارگري را مهم‌ترين عامل وحدت اصولگرايان در مدل جديد مي‌دانيد؟

- بله اگر ايثارگري به خرج داده نشود هيچ وحدتي صورت نمي‌گيرد. البته من نظراتي در اين رابطه دارم ولي فكر مي كنم براي اينكه تك روي نشود بايد با همه بزرگان و اصولگرايان صحبت كنيم و بعد آن را در سطح جامعه مطرح نماييم. به هرحال تكروي حالت خطرناكي است كه در رفتار سياسيون ايران شايع شده است.

*فارس: با توجه به تجربه‌هايي كه شما در چندين سال گذشته در روند حركتي جريان اصولگرايان و اشراف بر آسيب‌ها و نقاط قوت آن داريد، به نظرتان شناسايي نقاط آسيب‌پذير اصولگرايي در رساندن اصولگرايي به وحدت چقدر موثر است؟

- مهم‌ترين عاملي كه جريان اصولگرايي را به واسطه آن در خطر مي‌بينم تك روي و جمعي كار نكردن است كه عنصر بسيار خطرناكي است و اين آسيب مي‌تواند لطمات جدي به جريان اصولگرايي بزند. تكروي در انتخابات به خودمحوري در حمكراني تبديل مي‌شود.
بايد كاري كرد كه وحدت جمعي، رفتاري و در حقيقت همفكري و مشورت تقويت شود.
همچنين آسيب دوم عدم فراگيري است، جريان اصولگرا خيلي بايد فراگيرتر از آن چيزي باشد كه به نمايش گذاشته شد، محدود كردن جريان اصولگرايي يكي از مهم‌ترين آسيب‌هاي آن است و مسئله سوم هم انگيزه الهي است كه نبايستي در فعاليت‌هاي سياسي تضعيف شود چون اسلام ناب روي دو تا پايه استوار است كه 1- خدايي بودن و كار براي خدا كردن و 2- عقلاني حركت كردن است.
‌اگر يك عده‌اي خدايي باشند ولي عقلاني حركت نكنند يا اگر عده‌اي عقلاني باشند ولي خدايي نباشند آسيب‌هاي جدي به جامعه وارد مي‌كنند. در خيلي از موارد است كه ما بايستي حتي از دفاع از خودمان بپرهيزيم.
اگر انگيزه ما رضايت خدا باشد حتي دفاع از خودمان را هم در بعضي شرايط ناديده مي‌گيريم ولي اگر اينطور نباشد هر فردي بخواهد در مقابل هر تهمت و اهانتي كه به او مي‌شود حق خودش را بگيرد و احيا كند ممكن است آسيبي به جامعه وارد شود و در حقيقت ممكن است تفرقه و منازعه افزايش يابد و بدون انگيزه الهي نمي‌شود به وحدت رسيد و وحدت را حفظ كرد. اگر اين سه آسيب دوستانمان در مجموعه اصولگراها بنشينند و روي آن كار كنند يا اگر آسيب‌هاي ديگري را دوستان ما سراغ دارند قبل از انتخابات انجام دهند شانس موفقيت بيشتر خواهد بود.

*فارس: اخيرا ديده مي شود كه برخوردها و انتقادات تند و بعضاً اهانت‌هايي در جبهه اصولگرايان به يكديگر مي‌شود، نظر شما چيست؟

- به نظر من بايد همكاري و تعامل در محيط سياسي ايران تشديد شود. كساني كه به آن‌ها اهانت مي‌شود بايد براي حفظ منافع مردم و نظام صبر كنند و كساني هم كه اهانت مي‌كنند بايد بداند كه بدون تقوا هيچ كس موفق نخواهد شد و آخرت خود را هم از دست مي‌دهند و بزرگان هم بايد طرف‌هاي مقابل را نصيحت كنند. با دولت و مجلس و قوه قضاييه كه اركان نظام هستند بايد همكاري ها و تعاملات بيشتر شود. آن‌ها هم بايد آغوش باز كنند و از همه ظرفيت‌ها استفاده كنند. حكومت ملك شخصي و يا پدري هيچ كس نيست.

*فارس: جريان اصولگرا را در يكسال آينده به چه صورت ارزيابي مي‌كنيد؟

- من نگران جريان اصولگرا هستم. احساس مي‌كنم يك غرور كاذبي در جريان اصولگرا پيدا شده كه آن‌ها متوجه خطراتي كه در كمين‌شان هست نيستند. قدر همديگر را نمي دانند، به جاي تقويت يكديگر همديگر را تضعيف مي كنند و اخيراً هم روحيه "تصفيه درون گروهي" در بين گروه هايي از آنان پيدا شده است، كه بيشتر اخلاق منافقين و گروه هاي منحرف بوده است كه بايد از آن جلوگيري شود. نقد منصفانه بايد جاي نقد تخريبي قرار گيرد.